شریعت و طریقت در حقیقت سلوک عرفانی تشیع
شيخ عطار نويسنده كتاب ( تذكره الاولياء ) از اين دسته است در صورتي كه عرفان در قرن اول هجري وجود نداشته و اگر موجود بوده ياري به شكل مكتب در نيامده بود . شايد انديشه هاي عرفاني در آن قرن موجود بوده و بعضي از متفكرين اسلامي آن را به زبان مي آورده اند .
اما در قرن اول هجري هيچ مكتب عرفاني وجود نداشته كه در آن يك نوع بخخصوص از عرفان مورد بحث قرار بگيرد و يك پير يا مراد يا غوث ، عده اي از مريدان را دور خود داشته باشد و عرفان را به آنها بياموزد . ديگر اين كه عرفان نوعي از تجلي افكار بوده كه با درس كلاسيك ، رابطه اي نداشته و مراد يا قطب ، به مريدان خود درس نمي داده و از آنها عمل مي خواسته است و مي گفته كه درس عشق را به وسيله قلم و كاغذ و دفتر نمي توان آموخت ( بشوي اوراق اگر همدرس مائي - كه درس عشق در دفتر نباشد ) .
عرفان از قرن دوم هجري بوجود آمد يا اين كه در آن قرن داراي مكتب شد و قبل از آن مكتب نداشته است . ميدانيم كه تذكره الاولياء يكي از كتب مشهور و در نظر بعضي از فضلاء از كتب معتبر دنياي اسلامي است. اما در آن كتاب خبرهائي نقل شده كه نادرست بودن آن قابل ترديد نيست و يكي از آن اخبار اين است كه ( با يزيد بسطامي ) عارف معروف مدتي در محضر حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) به سر مي برده و شاگرد او بوده و عرفان را از وي مي آموخته است .
بنابرگفته تذكره الاولياء با يزيد بسطامي بعد از اين كه علوم را فرا گرفت و وارد عرفان شد براي اينكه عارف كامل بشود لازم دانست كه به خدمت عرفاي بزرگ جهان برسد . لذا از بسطام خارج شد و مدت سي سال با تحمل گرسنگي و محروميت هاي ديگر به خدمت عارفان بزرگ رسيد در آن مدت ، محضر يكصد و سيزده عارف را ادراك كرد كه آخرين آنها حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) بود.
هر روز با يزيد بسطامي به حضور حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) مي رسيد و به دقت گوش فرا مي داد و گفته هاي او را بخاطر مي سپرد و چشم از وي بر نمي داشت .
يك روز حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) به او گفت : با يزيد آن كتاب را كه در طاق ( طاقچه ) بالاي سر تو مي باشد بردار و به من بده . با يزيد گفت : كدام طاق ( طاقچه ) را مي گوئي ؟ حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) گفت : تو مدتي است كه به اينجا مي آئي و آيا هنوز طاق را نديده اي ؟ با يزيد بسطامي گفت : من در اينجا ، غير از تو كسي را نمي ديدم چون براي ديدن تو آمده ام . حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) بعد از شنيدن اين گفته گفت : اي با يزيد دوره تعليم تو به پايان رسيده و به تو اجازه ميدهم كه به بسطام مراجعت نمائي و در آنجا مشغول ارشاد خلق باشي .
مقوله اخلاق و عرفان از غنی ترین مفاهیمی است که در فرهنگ دینی ما متجلی است . نماد اخلاق قیم ترین حلقه ای است که نگین عرفان آن را مزین ساخته است .
ارباب فضیلت و صاحبان کرامت در سیره علمی و عملی خود، به اثبات رسانده اند که حیات انسانی در سایه ارزشهای دینی و عرفان نظری و عملی مقدور است و تا خلعت عرفان و ردای سیرت کریمان بر اندام آدمی آراسته نگردد و این موجود، متخلق به اخلاق الهی نشود، هر گونه ارزش و کرامت انسانی در حیات فردی و اجتماعی، متاعی گمشده است . انسان با ارزش های اخلاقی از حیات بدوی به حیات طیب گام بر می دارد و با عرفان و معرفت مراحل کمال را طی می کند .
پیشوای سوم شیعیان و خورشید تابان عارفان که نامش با تمام جمال در عالم ملک و ملکوت متجلی است، عبارات و بیاناتی علاوه بر سیره عملی خویش، به یادگار گذاشته است که بی شک توجه، معرفت و عمل به آن، می تواند بلندترین مقام را برای انسان به ارمغان آورده و او را از حضیض ذلت به اوج عزت برساند . هر چند تردیدی نیست که آموزه های عرفانی و اخلاقی در بیانات امام علیه السلام بسیار بیشتر و عمیق تر از آن است که نگارنده، به قلم آورده، ولی از باب این که آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید، به برخی از آنها در این مقاله اشاره می شود .
جایگاه انسان در کلام امام علیه السلام
براستی «انسان » به چه معناست; اجمال پاسخ، این است که انسان از ماده «انس » به معنای ایناس الی الحق می باشد; (2) یعنی انسان را از آن حیث، «انسان » گفته اند که با ذات حق، انس و الفت دارد . بنابراین، همه انسانیت او در همین نکته نهفته است که او با حق مرتبط می باشد; اگر این پیوند و ارتباط قطع گردد او از مفهوم انسان هیچ حظ و بهره ای نبرده است .
در اتصاف انسان به فضایل اخلاقی و نیل به کمال انسانی همین بس که امام حسین علیه السلام می فرماید:
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است،حفظ و توسعه کرامت او نیز در گرو ارتباطات جمعی و گروهی است.به دلایل و بلکه به بهانههای مختلف،باید در روابط اجتماعی،شخصیت دیگران را ارتقاء داد.خویشاوند، فقیر، میهمان، سید، فقیه، دوست شیعه، غریب، هم کیش و… باید از این حق برخوردار باشند.کرامتورزی ابعاد مختلفی دارد،مالی، آبرویی، عاطفی، اجتماعی و… و بسیاری از گفتارها و کردارها مانند:غیبت، تهمت، بدبینی، تجسس، اشاعه فحشا و… از آن جهت در محدوده خط قرمز قرار گرفته و گناه شمرده شدهاند که کرامت و شخصیت دیگران را پایمال میکنند.امام صادق(ع) در ضمن حدیثی میفرماید:مسلمان بر مسلمان،هفت حق واجب دارد،آسانترین آن این است که:«…ان تحبّ له ما تحب لنفسک و تکره له ما تکره لنفسک؛آنچه برای خود میپسندی،برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود خوش نمیداری،برای دیگران هم خوش مدار». 2
علی(ع)در وصیت خود به فرزندش امام حسن(ع)فرمود:«خویشتن را ترازوی ما بین خود و دیگران قرار ده».
«لاتظلم کما لاتحبّ أن تظلم؛ستم روا مدار،آن گونه که دوست نداری به تو ستم شود»؛
«أحسن کما تحبّ أن یحسن الیک؛نیکوکار باش،آن گونه که دوستداری به تو نیکی کنند»؛
«استقبح من نفسک ما تسقبح من غیرک؛آنچه را که برای دیگران زشت میداری برای خود نیز زشت بشمار».
«و ارض من الناس بما ترضاه لهم من نفسک؛برای مردم به چیزی راضی باش که برای خود میپسندی».3
از آنجا که هر انسانی از دیگران انتظار دارد که کرامتش را حفظ کنند،خود نیز باید در حفظ کرامت دیگران بکوشد.
در روایات،به گونههای مختلفی به تکریم دیگران سفارش شده است،که در اینجا به بیان چند نمونه اکتفا می کنیم.
بزرگداشت سالخوردگان
تکریم اهل دانش
رسول خدا(ص) فرمود:«من أراد رضائی فلیکرم صدیقی قالوا یا رسول الله من صدیقک قال صدیقی طالب العلم؛هر کس رضایت مرا میخواهد، دوست مرا تکریم کند،عرض کردند:یا رسول الله دوست شما کیست؟فرمود:دوست من،کسی است که در جستجوی علم است.و کسی که او را گرامی بدارد مرا گرامی داشته و کسی که مرا گرامی بدارد خدا را گرامی داشته و کسی که خدا را گرامی بدارد بهشت برای اوست».5
پیامبر را نمی توان با الفاظ و سخنان ناقص انسانهای ناقص توصیف و تعریف کرد.
او هرگز در این واژه ها نمی گنجد و فراتر از آن است. انسان کاملی که تمام افلاک و موجودات را خدا به خاطر او آفرید واگر او نبود، هیچ چیز نبود. «لولاک لما خلقت الافلاک » و الاانسانی که تا قاب قوسین او ادنی بالا رفت و به جایی رسید که جبرئیل آن ملک مقرب و واسطه وحی الهی به آنجا هرگز نرسد وبا صراحت به او عرض کرد: اگر یک مو بالاتر روم به نور تجلی بسوزد پرم. ولی رسول الله رفت و به جایی رفت که نه در خرد آیدو نه بر ورق نگاشته شود و نه حتی در وهم وخیال! اوست کسی که خدایش درباره اش فرمود: «و انک لعلی خلق عظیم » پس مابه جای اینکه حرفی بزنیم که نه آغازش و نه انجامش ما را به جایی می رساند چرا که جز آفریده اش و برادرش کسی او را نخواهد شناخت «یا علی ما عرف الله الا انا و انت و ما عرفنی الا الله وانت و ما عرفک الا الله و انا» پس روا است که لب فرو بندیم وسخن کمتر گوئیم.
بیائیم در این سخن ربانی که پیامبر را دارای منشی سترگ واخلاقی عظیم معرفی می کند بیاندیشیم و از زبان روایت نمی از این اقیانوس پرفیض برگیریم، شاید برخی عزیزان به کار بندند و ازرسول الله الگوی زندگی بگیرند که قرآن فرمود: «و لکم فی رسول الله اسوه حسنه » .
جمله هایی کوتاه در منش و روش زندگی حضرت بیان می شود که هم برکت است و پر مایه برکتی است و هم برنامه به زیستی وخداپسندانه:
1 آن قدر حضرت متواضع و فروتن بود که متن روایت او را«خاضع الطرف » می نامد یعنی به زمین نگاه می کرد و سر را کمتربالا می برد، این چنین با وقار و متین... با ادب و فروتن. چنان در برابر خالقش خاضع و خاشع بود که بیشتر سرفرود می آورد و کمترسر را بلند می کرد چه پیوسته خدا را حاضر و ناظر می دید و لحظه ای بلکه کمتر از لحظه ای هم از یاد و ذکر خدا غافل نبود.
2 یکی دیگر از نشانه های بارز تواضع و خوی نیکویش این بود که به هر که می رسید، پیشقدم در سلام کردن بر او بود، سلام که خودتحیت اسلامی است و پیامبر آن را به ما یاد داده، خود نیز بیش ازهمه و پیش از همه به آن عمل می کرد و قبل از آنکه دیگری بر اوسلام کند، او خود سلام می کرد. هرگز پیامبر ملاحظه نمی کرد که آن فرد بزرگ است یا کوچک، دانشمند است یا بی سواد، ثروتمند است یافقیر. آری حضرت آنقدر عظمت داشت که بر همه افراد بدون ملاحظه های ایسمی، شغلی، خطی، مسئولیتی، مالی و... سلام می کرد و او بااینکه بزرگترین از هر نظر بود بر کوچکترین انسانها از هرنظر سلام می کرد و بیشتربرای اینکه ما را به این سنت حسنه تشویق کند می فرمود: سلام را نود و نه حسنه است و جوابش یک حسنه.
3 پیامبر هرگز بدون جهت سخن نمی گفت، و اگر سخنی می گفت بیشترجنبه موعظه و پند داشت، یا مطلبی را می آموخت و یا...
اگر دین (در این بحث اسلام) را مجموعه عقاید و دستورات عملی بدانیم که بنا بر ادعای آورنده و پیروان آن عقاید و دستورات (پیامبراسلام و مسلمانان)، از سوی آفریدگار جهان می باشد، و اخلاق را مجموعه آموزه هایی که راه و رسم زندگی کردن به نحو شایسته و بایسته را ترسیم کرده، بایدها و نبایدهای ارزشی حاکم بر رفتار آدمی را می نمایاند، بخوبی به رابطه تنگاتنگ دین و اخلاق پی خواهیم برد واخلاق را پاره ای ناگسستنی از دین به شمارخواهیم آورد. ازاین رو سخن گفتن از اخلاق منسوب به اسلام سخنی بجا و بحث درباره نظام اخلاقی اسلام امری موجه و گفت وگودرباره ساختار کلی حاکم بر این نظام امری درخور تامل و اندیشه خواهد بود.
یکم: همانگونه که اشاره شد چنین بحثی امروزه تحت عنوان اخلاق هنجاری مطرح می شود. اخلاق هنجاری (1) که بخش مهمی از فلسفه اخلاق را شکل می دهد، در پی تبیین نظامی ازقواعد و اصول حاکم بر افعال اخلاقی است. اخلاق هنجاری دارای دو بخش است: در بخش نخست معیارهای کلی اخلاقی (2) مطرح می شود و خوب و بدهای کلی، ملاک کاردرست و نادرست، رابطه خوبی و درستی و معیاری خوبی وبدی کارها مطرح می شود و در بخش دوم از خوبی و بدی، ودرستی و نادرستی، اخلاقی یا غیراخلاقی بودن افعال خاص (3) سخن می رود. (4)
دوم: در نوشته ای که به نام اخلاق هنجاری توسطپژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اخیرا منتشر گردید، گزارش اجمالی همراه با نقد و بررسی از رایجترین مکاتب اخلاق هنجاری ارائه شد. چنانکه در همان نوشتار یادآور شدم، غالب آرای موجود در زمینه اخلاق هنجاری، استقلال اخلاق از دین را مفروض می گیرد و تلاش می کند مستقل از خدا و دین، نظامی اخلاقی را بنیاد نهد. این مکاتب در واقع نوعی اخلاق سکولاررا عرضه می کنند.
اینک با توجه به آنچه در آن نوشتار آورده ام، براساس ساختار اصطلاحاتی که برای معرفی مکاتب اخلاقی رایج درمغرب زمین معهود است، می کوشیم جایگاه اخلاق اسلامی را درآن ساختار بیابیم.
سوم: مکاتب اخلاق هنجاری را فیلسوفان اخلاق (5) در دودسته کلی جای داده اند:
الف - نظریه های غایت انگارانه (6)
ب - نظریه های وظیفه گرایانه (7)
گروه نخست بازشناسی باید و نبایدها، درست و نادرستها وخوب و بدها را با توجه به نتیجه کار تعیین می کنند و اینکه میزان خیر و شر مترتب بر آن چه اندازه است. و گروه دوم برآنند که ویژگیهای خود عمل، قطع نظر از میزان خیری که در پی می آورد، می تواند آن عمل را صواب و لازم گرداند. برای مثال وفای به عهد کاری عادلانه است، خداوند به آن فرمان داده است و نیز حکومت به آن امر کرده است. در نظر وظیفه گراهریک از این ویژگیها می تواند وفای به عهد را خوب، نادرست و لازم گرداند، هرچند خیری بر آن مترتب نشود. برخلاف او،غایت انگار تنها ویژگی مؤثر در صواب و ناصواب بودن عمل رامیزان خیری که بدان می انجامد می داند.
حال می پرسیم مکتب اخلاقی اسلام به کدام یک از این دودسته تعلق دارد؟
برای مشاهده ادامه متن به ادامه مطلب بروید
آداب روزه در رمضان
روزه هم مانند سایر احکام متین اسلام، از حکمت و مصلحت خاصی سرچشمه میگیرد. روایات متعددی با تعبیرهای گوناگون، گوشهای از حکمت نهفته آن را بیان میکند، در زیر به چهار مورد آن اشاره میکنیم:
الف. اخلاص و خودسازی
حضرت زهرا سلام الله علیها فرموده است: «فرض الله الصیام تثبیتاً للاخلاص»[۱] (خداوند، روزه را برای تثبیت اخلاص (در دل مردم) واجب کرده است.)
«صائم» با خودداری از خواستههای نفسانی، فرمان خدا را به اجرا میگذارد و با عالم ملکوت، پیوند معنوی برقرار میکند و چون کارهای حیوانی را رها کرده، درونش صفا و جلا مییابد. همین طور، همگام با امساک از لذات جسمانی، از لذتهای حرام روحانی نیز پرهیز میکند و امتناع میورزد. و از آنجا که روزه عبادتی است که به دلیل «دیدنی» نبودن عمل کمتر میتوان به وسیله آن مرتکب گناه ریا شد و لذا این عمل از اخلاص بیشتری برخوردار است.
ب. تعدیل قوای جسمانی
دستگاههای مختلف بدن درطول یک سال فعالیت شبانهروزی، ممکن است دچار عارضه و فرسودگی با خستگی مفرط گردند که اگر به آنها رسیدگی نشود. آسیب کلی ببیند. از اینرو خداوند حکیم برای حفظ سلامتی و ترمیم و تعدیل قوای جسمانی مؤمن، روزه را واجب کرده است. شاهد این گفتار، سخن حکیمانه رسول خدا(ص) است که فرمود:
ادامه متن را در ادامه مطلب مشاهده نمایید
خداوند در سوره احزاب می فرماید:انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (1) برای روشن شدن معنای آیه توجه به دو نکته ضروری می نماید:
طهارت مصدر طهر و طهر و به معنای پاکی از عیوب وکثافتهای مادی و معنوی و ظاهری و باطنی و اخلاقی است. سخن خداوند متعال: «ولهم فیها ازواج مطهره » (2)
و قول اعراب: «و قوم یتطهرون » و «امراءه طاهره » بدین معناست مراد از طهارت در آیه مبارکه تطهیر نیز همین است; زیراخداوند پاکی اهل بیت از هر آلودگی و عیب مادی و معنوی و ظاهری و باطنی رااراده کرده است. ما، همانند اندیشمندان علم اصول، در بحثهای خود گفته ایم که هر گاه متعلق چیزی ذکر نشود، افاده عموم می کند. البته معانی دیگری نیز برای آن ذکر کرده اند که به یادآوری آنها نیاز نیست.
معنای اراده خداوند
واژه «اراده »، در آیه یادشده، به معنای اراده تکوینی است نه تشریعی; و تخلف مراد از اراده تکوینی امکان ندارد:
«انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له: کن فیکون.» (3)
واژه «اراده »، دربسیاری از آیات قرآن، به معنای اراده تکوینی و در مواردی اندک به معنای اراده تشریعی (نفس اوامر و نواهی و آئین نامه) است.
این واژه حدود 138 بار در قرآن به کار رفته است و در 135 مورد به معنای اراده تکوینی است. این امر ما را در فهم اراده تکوینی از آیه تطهیر نیز یاری می دهد. اگر چه واژه اراده در آیه تشریع وضو و غسل «یرید لیطهرکم ... .» (4)
و نیز آیه «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر» (5) در معنای تشریعی به کار رفته است، ولی در این آیات قرینه قعطی وجود دارد که نشان می دهد منظوراز آن، اراده تشریعی است. قرینه قطعی، مورد آیه است که فعل عباد است.
از سوی دیگر، همه اندیشمندان علوم قرآنی معتقدند که این آیه مزیتی را برای اهل بیت برمی شمرد و این مزیت در صورتی از آیه استفاده می شود که مراد ازاراده، اراده تکوینی و انفکاک ناپذیر از مراد باشد; زیرا:
الف) اگر مراد اراده تشریعی باشد، فرقی میان این آیه با آیه وضو و غسل وجودنخواهد داشت; چون همان گونه که «یرید لیطهرکم ...» هیچ فضیلت خاصی را برای مردم ثابت نمی کند، آیه تطهیر نیز فضیلتی را برای اهل بیت به اثبات نمی رساند.
ب) اراده تشریعی پروردگار به اهل بیت رسول اختصاص ندارد، بلکه شامل همه انسانها می شود. و این با کلمه «انما»، که از قویترین ابزار حصر است،منافات دارد.
قرآن، اسلام مكتوب است و اهل بيت اسلام ناطق.
قرآن، راه است و اهل بيت، رهبر.
قرآن، قانون است و اهل بيت قانونشناس و مجري قانون.
قرآن مشعل است و امام، مشعلدار و قرآن ، كتاب حكمت است و اهل بيت الگوي حكمت.
در اين تحقيق، به اين موضوع بررسي ميشود كه آيا اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و ويژگيهاي آنها در قرآن بيان شده است؟
درباره اين موضوع بايد گفته شود كه كلمه «اهل بيت» در قرآن در سه آيه آمده است.
اهل بيت در اين آيه داراي هيچ ابهامي نيست چون آن كسي كه درخانواده داية و پرستار طفل است؛ مادر خانواده است.
آية دوم، در سوره دهر آية 73 آمده است كه: «قالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ» بعد از آنكه خداوند، بشارت داشتن فرزند را به ساره همسر حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ داده است او به خاطر پيري خود و همسرش متعجب شده و فرشتگان به او گفتهاند: «آيا از كار خدا متعجب هستي كه رحمت و بركات خداوند مخصوص شما اهل بيت رسالت است».
اهل بيت در اين آيه نيز داراي هيچ ابهامي نيست و شامل خاندان وخانواده حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ است.
آية سوم: در سورةاحزاب آية 33 آمده است كه: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» «براستي كه خداوند، ميخواهد پليدي را از شما اهل بيت بزدايد و كاملاً پاك و پيراستهتان نمايد».
با بررسي و تفسير و شأن نزول و سياق آيات فوق، در مييابيم كه در دو آية اول، مراد از «اهل بيت» مشخص بوده و داراي هيچ ابهامي نيست. اما با بررسي سياق آيه سوم و شأن نزول آن ميتوان فهميد كه اين آيه در مقام بيان مسئله مهمي درباره «اهل بيت» است. براي بررسي اين آيه، چند نكته را بايد مورد توجّه قرار داد:
آیه مباهله بر صداقت و عصمت گفتاری و رفتاری اصحاب کساء علیهم السلام دلالت دارد. به اعتراف دانشمندان فریقین، روایات متواتری وجود دارند که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله به جای «انفسنا»، حضرت علی علیه السلام را و به جای «نسائنا»، حضرت فاطمه علیهاالسلام را و به جای «ابنائنا» حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهماالسلام را برای مباهله با نصارای نجران به عنوان گواه نبوّت از میان همه امّت به همراه بردند.
برخی از دانشمندان اهل سنّت این امر را متفّقٌ علیه و برخی دیگر اجماعی می دانند. روایات مباهله با بیش از 51 طریق متفاوت از 37 تن از بزرگان دین روایت شده اند. برخی دانشمندان اهل سنّت شبهاتی را نیز مطرح کرده اند، اما این شبهات هیچ پایگاه علمی ندارند.
کلیدواژه ها: فاطمه علیهاالسلام ، آیه مباهله، اهل سنّت، مفسّران، شبهات.
مقدّمه
در منابع تفسیری و روایی فریقین، بسیاری از آیات قرآنی در شأن و منزلت رفیع امّ ابیها،(2) سرور همه زنان عالم،(3) پاره تن پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله (4) و کوثر قرآن،(5) حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به چشم می خورند. تنها در منابع تفسیری و روایی اهل سنّت، بیش از 135 آیه در 49 سوره درباره حضرت ایشان آمده و دو سوره کامل در شأن آن بانوی دو جهان نازل گشته اند؛ سوره های دهر و کوثر. این تعداد غیر از آیاتی هستند که در منابع شیعه در شأن حضرت زهرا علیهاالسلام ذکر شده اند. این آیات را می توان در چهار دسته تقسیم نمود: 1. سبب نزول؛ 2. شأن نزول؛ 3. جری و اطباق؛ 4. بطن.
برخی آیات طبق قاعده «جری و اطباق» در شأن حضرت فاطمه علیهاالسلام آمده و همچنین برخی آیات بطنا در شأن آن حضرت هستند؛ همچون آیه «مرج البحرین».(6) صدها آیه قرآنی و نیز روایات تفسیری در ذیل آیات در منابع فریقین بر عصمت و طهارت، صداقت، ایثار و اخلاص و دیگر کمالات معنوی حضرت زهرا علیهاالسلام دلالت دارند، اما متأسفانه شخصیت ایشان ناشناخته مانده است؛ شخصیتی که حجتی بر حجت های خداوند است، محبت و دوستی او طبق دستور خداوند بر همه واجب بوده، رضای او رضای خدا و غضب او غضب خداست؛ همو که مرکز رسالت و امامت و ولایت است. اما چه شد که پس از رحلت جانسوز پدرش، تنها چند ماه زنده ماند و در عالم شباب، همراه با کوهی از مصیبت ها و آلام به درجه شهادت نایل گردید؟
به راستی، قلم طاقت نوشتن آن همه مظالم وارد شده بر این وجود نازنین را ندارد و بررسی ابعاد گوناگون شخصیتی ایشان فراتر از حد کتاب هاست. در این مقاله، به اختصار، از بین ده ها آیه نازل شده در شأن آن حضرت، تنها آیه مباهله را از دیدگاه اهل سنّت مورد بررسی قرار می دهیم:
پیامبر اکرم(ص) در آیینه قرآن کریم
نام ها و اوصاف پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله در قرآن
نام هاى پیامبر صلى الله علیه و آله در قرآن
در برخى روایات، به نامهاى پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه و آله ـ در قرآن کریم اشاره شده است که ما در ضمن دو حدیث، آنها را بیان مى کنیم. در روایتى از امام باقر ـ علیه السلام ـ آمده است که فرمودند:
«إن لرسول الله ـ صلى الله علیه و آله ـ عشرة أسماء خمسة فى القرآن و خمسة لیست فى القرآن فاما التى فى القرآن، فمحمد و احمد و عبدالله و یس و ن.»
«براى رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ ده نام است که پنج نام در قرآن و پنج نام در غیر قرآن است؛ آن نامهایى که در قرآن است عبارت اند از: "محمد" ، " احمد" ، "عبدالله" ، "یس" ، "ن".»
در روایتى از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است که «طه» از اسامى پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه و آله ـ است و معنى آن «یا طالب الحق الهادى الیه»، «اى کسى که طالب حقى و هدایت کننده به سوى آنى» است.
با توجه به این دو روایت، پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه و آله ـ ، در قرآن کریم به شش نام معرفى شده است که آیه هاى آن بدین شرح است:
1 ـ «محمد ـ صلى الله علیه و آله ـ»
«وَاْلَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوُا الْصالِحاتْ وَ آمَنواْ بِما نُزِّل عَلى مُحَمَّدٍ وَ هُوَ اْلْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَعَنْهُمْ سَیْئاتِهِمْ وَ اَصْلَحَ بالَهُمْ»
در آیات دیگرى نیز این نام ذکر شده است که عبارت اند از: سوره آل عمران (2) آیه 144، سوره احزاب (33) آیه 40، سوره فتح (48) آیه 29.
2 ـ «احمد»:
«و اِذْ قالَ عیسَى اْبْنُ مَرْیَمَ یا بَنى اِسْرائیلَ اِنّى رَسوُلُ اْللّهِ اِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَىَّ مِنَ اْلتَوْراتِ وَ مُبَشِّراً بِرسُولٍ یَأْتى مِنْ بَعْدى اِسْمُهُ اَحْمَدْ فَلَمّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتْ قالوُا هذا سِحْرٌ مُبینْ»
3 ـ «عبدالله»:
« وَ اِنَّهُ لَمّا قامَ عَبْدُاْللّهِ یَدْعُوهُ کادُواْ یَکوُنُونَ عَلَیهِ لِبَداً»
4 ـ «یس»: «یس»
5 ـ «ن»: «نْ وَ اْلْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونْ»
6 ـ «طه»: «طه»
اوصاف پیامبر صلى الله علیه و آله در قرآن
در قرآن کریم، اوصاف فراوانى براى پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه و آله ـ ذکر شده است که به بخشى از آنها با ذکر آیه ها اشاره مى کنیم:
اسلام چیست؟
اسلام، آخرین دین آسمانی و کاملترین آنهاست. به پیروان دین اسلام «مسلم» یا «مسلمان» میگویند و هماکنون بیش از یک میلیارد نفر در جهان مسلمانان هستند.بر پایه اسلام، خداوند «حضرت محمد بن عبدالله» را به عنوان آخرین پیامبر برای هدایت انسانها فرستاد و «قرآن کریم» را به عنوان آخرین کتاب آسمانی از طریق فرشته مقربش«جبرئیل امین» بر او نازل کرد.
از نظر اسلام، تمامی پیامبران الهی ـ همچون آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، یوسف، ایوب، خضر، موسی، داود، سلیمان، زکریا، یحیی و عیسی علیهم السلام ـ مردان بزرگ و پیامآوران معصومی بودند که برای دعوت مردم به ایمان تلاش فراوان کردند؛ و مردم را به توحید، عدل، محبت، برادری و برابری، پاکدامنی، دوری از پلیدی، اخلاق نیک، عبادت و اعتقاد به معاد فراخواندند؛ و با ظالمان مبارزه کردند و بسیاری از آنان در این راه به شهادت رسیدند. حضرت محمد (ص) آخرین این پیامبران است که دعوت آنان را اعاده و تکمیل کرد.
اساس اسلام «توحید»، مهمترین رکن آن «ولایت» و شیرینترین ثمره آن «مکارم اخلاق» است. بر پایه دین اسلام، خداوند امامان معصومی را قرار داده است که پس از رحلت حضرت محمد بن عبدالله(ص) ولایت و هدایت مردم را بر عهده گیرند. اولین نفر از این امامان «حضرت علی بن ابیطالب» و آخرین نفر آنان «حضرت مهدی موعود» است. بنابر آیات قرآنی و باورهای اسلامی، حضرت عیسی مسیح(ع) بر دار کشیده نشد؛ بلکه به آسمان عروج کرد و در آخرالزمان به میان مردم بازمیگردد و در قیام حضرت مهدی، به ایشان در برپایی حکومت عدل جهانی یاری میرساند.
بنا بر عقاید اسلامی، انسان، جاویدان است و با مرگ در این دنیا به پایان خویش نمیرسد؛ بلکه جهان دیگری بعد از فروپاشی این جهان وجود دارد که در آن نیکوکاران به «بهشت» میروند و پاداش اعمال خود را میگیرند و بدکاران به «جهنم» فرو میافتند و سزای ظلم خود را میبینند.
انسانها با اعتقاد قلبی و اعتراف زبانی به «شهادتین» (یعنی شهادت به یگانگی خداوند و نبوت حضرت محمد) مسلمان محسوب میشوند و تمامی قوانین اسلامی برای آنان اجرا میگردد.
چه شباهتهایی حضرت زینب (سلام الله علیها) به حضرت خدیجه (علیها السلام) دارد؟
حضرت خدیجه (علیها السلام) مایه ی تسلی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود و همچنین حضرت زینب (سلام الله علیها) مایه ی تسکین دردهای حسین!!
حضرت خدیجه (علیها السلام) برای استحکام دین مبین اسلام از تمام اموال خود گذشت، حضرت زینب (سلام الله علیها) هم برای ابقای دین از تمام اموال حتی از قناع و گوشواره و اولاد خود صرف نظر کرد و با اسارت خود ضامن بقای دین اسلام شد.
حضرت خدیجه (علیها السلام) در جمیع شدائد و سختیها شریک و سهیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود و این بانوی معظمه حضرت زینب (سلام الله علیها) هم در جمیع مصائب و نوائب با برادرش شرکت ورزید و شریک بود.
*************************************************
آیا میدانید که راویان میگویند: هنگامی که حضرت زینب (سلام الله علیها) به دنیا آمد،گریه اش لا ینقطع بود.او را نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بردند تا رمز فغان این نوزاد را بیان نماید.نا گاه اشک چشمان پیامبر اسلام را فرا گرفت و شروع کردند به بوسیدن سر و صورت نواده ی عزیزشان و مصائب آینده ی او را بیان فرمودند،و همان طور که گونه های نواده ی گرانقدرش را میبوسید اشک میریخت.
برای مشاهده ادامه متن به ادامنه مطلب بروید
وظایف شیعیان در زمان غیبت حضرت امام زمان (عج)
وظیفه شیعه در عصر غیبت آن است که بر آنچه از حق و حقیقت به او رسیده ثبات قدم داشته باشد و چنگ بزند به آن حبل متین تا محفوظ بماند این وظایف عصر غیبت در قرآن کریم و روایات و سنت پیامبر (ص) و ائمه با الفاظ مختلف مشخص شده است که به اهم آن می پردازیم.
تحولات روز افزونی که در زمینه پیشرفت علوم و فنون در قرن اخیر و ورود به هزاره سوم پدید آمده است باعث تفکرات فلسفی و سیاسی و اجتماعی در بین جوامع شده است باورهای دینی مردم را دچار شک و تردید نموده و از نظر شیعیان این مسأله مطرح است که وظایف ما در زمان غیبت حضرت امام زمان چیست؟ به طور کلی شیعه عصر غیبت از نظر هویت تاریخی و عقاید احکام فرعی و وحدت کلمه و محاسن اخلاقی و حقیقت طلبی و انجام وظایف شرعی و دینی چه وظایف مهمی را باید به عهده داشته باشد؟ در این مقاله سعی شده است به عمده ترین این وظایف اشاره گردد.
وظایف شیعیان در عصر غیبت با شیعیان صدر اسلام که کنار پیامبر (ص) و ائمه طاهرین زندگی می کردند علاوه بر آنکه تغییر نکرده حساس تر و سنگین تر هم شده است زیرا به هنگام انجام فرائض و وظایف در آن زمان امام و رهبر در کنار آنها به صورت عینی و ملموس بود و امروز در حجاب غیبت است.وظیفه شیعه در عصر غیبت آن است که بر آنچه از حق و حقیقت به او رسیده ثبات قدم داشته باشد و چنگ بزند به آن حبل متین تا محفوظ بماند این وظایف عصر غیبت در قرآن کریم و روایات و سنت پیامبر (ص) و ائمه با الفاظ مختلف مشخص شده است که به اهم آن می پردازیم:
برای مشاهده ادامه متن به ادامه مطلب بروید
» زندگینامه حضرت فاطمه (س)
» زندگینامه امام علی (ع)
» زندگینامه امام حسن (ع)
» زندگینامه امام حسین (ع)
» زندگینامه امام زین العابدین (ع)
» زندگینامه امام محمد باقر (ع)
» زندگینامه امام جعفر صادق (ع)
» زندگینامه امام موسی كاظم (ع)
» زندگینامه امام رضا(ع)
» زندگینامه امام محمد تقی (ع)
» زندگینامه امام علی النقی (ع)
» زندگینامه امام حسن عسگری (ع)
» زندگینامه امام مهدی(عج)
منبع زندگینامه ها : سایت تبیان
نیابت امام زمان (عج) نیابت یعنی جانشینی و نمایندگی و وكالت از طرف شخص یا اشخاص، به طوری كه در غیاب او كار و كارهایی به نایب و نماینده سپرده میشود و نماینده موظف به انجام كارهایی است كه بدو محول شده است. و از طرف شخصی كه نماینده اوست، باید به دقت و با احساس وظیفه به مسئولیتی كه به عهده او سپرده شده، آنها را انجام دهد. در غیر اینصورت از نظر شرع مسئول و جوابگوی قصور خود در انجام وظایف محول بوده و احتمال دارد از طرف موكل خود از این مسئولیت عزل شود و یا رأساً به سبب قصور در وظایف به خودی خود منعزل شود. نیابت احتمال دارد اختصاصی به وظیفه خاص و یا تمام وظایف موكل باشد. یعنی تمام اختیارات او را دارا باشد و احتمال دارد فرد خاص از طرف موكل نیابت داشته باشند یا با ذكر برخی از خصوصیات طبقهای با داشتن این ویژگیها عهدهدار وكالت شوند و از طرف خودشان یكی را به عنوان صاحب اختیار انتخاب كنند.[1]
ریشه نیابت در اسلام به صدر اسلام و به زمان پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ برمیگردد كه آن حضرت گاهی...
برای مشاهده ادامه متن به ادامه مطلب بروید
نرم افزاری است که با آن در هر مکانی به خصوص در ایام نوروز خواهید توانست از زمان دقیق اذان و مکانی که هستید اطلاع یابید و با قطب نمای موجود در این نرم افزار قبله را مشخص وحتی آیات قرآنی را به راحتی در گوشی اندرویدی خود تلاوت یا به صوت آن گوش دهید.توجه کنید که قطب نما بروی شهر مکه تمرکز کرده وبا عکس مکه مکرمه قبله را نشان می دهد.
برای دانلود نرم افزار به ادامه مطلب بروید
مركز تحقيقات رايانهای قائميه اصفهان، مجموعه 55 سخنرانی آيتالله مصباح يزدی در شرح خطبه فدكيه را در قالب كتابی الکترونیک منتشر كرده است.
برای دانلود نرم افزار به ادامه مطلب بروید
امروزه کمتر پيش مي آيد که تلفن هاي همراه را از خود دور کنيم ، به عبارتي بهتر اين تلفن ها به يار هميشگي ما تبديل شده است.
برای دانلود نرم افزار به ادامه مطلب بروید
تاریخ زندگانی پیامبر (ص)
قرآن مجید معجزه بزرگ پیغمبر (ص)
حدیث کساء و اهل بیت پیامبر (ص)
پیامبر (ص) و ایرانیان
اخلاق و فضائل پیغمبر (ص)
سیره پیامبر (ص)
سخنان پیامبر (ص)
پیامبر (ص) ، زیارت و توسل
پیامبر اعظم (ص) در آیینه قرآن
پیامبر (ص) در کلام امیر المومنین (ع)
پیامبر (ص) از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان
پیامبر (ص) در آینه ادب و هنر
به همراه متن و پخش صوتی :
زیارت نامه حضرت محمد (ص)
برای دانلود نرم افزار به ادامه مطلب بروید
کتاب گرانقدر تفسير بيان السعاده که یگانه تفسیر کامل قرآن به مذاق عرفانی شیعه است را براي سيستم عامل جاوا، اندرويد و رايانه مي توانيد اينجا دانلود كنيد.
برای دانلود نرم افزار به ادامه مطلب بروید
سوره الحديد, آيه ۹
او همان كسى است كه بر بنده خود آيات روشنى فرو مىفرستد تا شما را از تاريكيها به سوى نور بيرون كشاند و در حقيقتخدا [نسبت] به شما سخت رئوف و مهربان است
سوره الفتح, آيه ۲۹
آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است
قرآن آبی متعلق به اواخر قرن سوم هجری
سوره التكوير, آيه ۲
و آنگه كه ستارگان همىتيره شوند
نسخه مربوط به قرن يک هجري در موزه اي در لندن. بين دو سوره با مهر قرمز و سبز در وسط مشخص شده است.
پرندگان همه ستايش و نيايش خدا مىكنند
سوره النور, آيه ۴۱
آيا ندانستهاى كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويند و پرندگان [نيز] در حالى كه در آسمان پر گشودهاند [تسبيح او مىگويند] همه ستايش و نيايش خود را مىدانند و خدا به آنچه مىكنند داناست
قسمتی از آیه ۲۰ سوره الأعراف نوشته شده روی پوست که از قرن اول هجری به جا مانده است.
سوره النمل, آيات ۶۰ و ۶۱
[آيا آنچه شريك مىپندارند بهتر است] يا آن كس كه آسمانها و زمين را خلق كرد و براى شما آبى از آسمان فرود آورد پس به وسيله آن باغهاى بهجتانگيز رويانيديم كار شما نبود كه درختانش را برويانيد آيا معبودى با خداست [نه] بلكه آنان قومى منحرفند.
[آيا شريكانى كه مىپندارند بهتر است] يا آن كس كه زمين را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پديد آورد و براى آن كوهها را [مانند لنگر] قرار داد و ميان دو دريا برزخى گذاشت آيا معبودى با خداست [نه] بلكه بيشترشان نمىدانند
محمد فرستاده خدا است و كساني كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود ميبيني، آنها همواره فضل خدا و رضاي او را ميطلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است، اين توصيف آنها در تورات است، و توصيف آنها در انجيل همانند زراعتي است كه جوانههاي خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته، تا محكم شده، و بر پاي خود ايستاده است، و به قدري نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتي وامي دارد!
تعداد صفحات : 2
تلاوت قرآن کریم به همراه
ترجمه فارسی و انگلیسی
********************
متن قرآن کریم به تفکیک
14 سوره و به همراه ترجمه
****************
برای بررسی آمار لغات
قرآن کریم کلیک نمایید